منشاء برخی ترکیبهای عجیب در فارسی
«ناصر منظوری»
در کتابی که بنام «شهریار و آن سه بار» برای چاپ آماده میشود، توضیحاتی بنا بر نیاز بحث در مورد واژهها و ترکیبهایی داده خواهد شد که در زبانها پیدا میشوند ولی خود آن زبانها قادر به توضیح و توجیه ان ترکیبها نیستند.
در اینجا به پارهای از این اصطلاحها و ترکیبهای موجود در زبان فارسی اشاره میشود، برای مثال: یکشنبه، دوشنبه، .. دوقولو، سه قولو، یکی از قولوها، ... سنگ صبور، هفتسین، شیرآب... یا سؤالهایی از قبیل: چرا «چهارباغ» وجود دارد ولی «سهباغ»، و «پنج باغ» وجود ندارند؟ گاوخونی یعنی چه؟ ... همانگونه که بیان شد، چون دلیل پیدایش چنین اصطلاحهایی در آن کتاب مورد بحث قرار خواهد گرفت، لذا، از بحث پیرامون آن خودداری میشود و فقط خود اصطلاحات مطرح میشوند.
شنبه چیست؟
شنبه چه معنایی دارد؟ و از کجا آمده است که کلمات بیمفهوم «یکشنبه»، «دوشنبه» و ... از آن ایجاد شده و مرسوم گشته است؟ واژه شنبه از لغت عبری Shabbath مشتق از واژه Shabath (به معنی استراحت) آمده است. این واژه، معنی «روز استراحت»، و «روز اول هفته» دارد (همانگونه که الان برای یهودیان است).
این لغت به صورت Sabbath (به مفهوم شنبه، و هفتمین روز هفته (با شروع از یکشنبه!) به مفهوم روز استراحت) وارد زبان انگلیسی شده است. واژه Samedi (شنبه) در فرانسوی نیز از همین واژه است.
این لغت در یونانی به صورت Sabbatan و Sabbato است. در لاتین به صورت Sabbata و Sabbatum، و در روسی به صورت Subbota، و در عربی نیز به صورت «سَبت» و در تورکی و فارسی به صورت «شنبه» با تلفظ «شمبه» وارد شده است. همه جا این لغت به معنای روز استراحت و اولین (و در برخی با شرروع هفته از یکشنبه بعنوان آخرین) روز هفته است.
جهت یافتن اینکه چرا در زبان فارسی واژههایی با ترکیب عجیب «یکشنبه»، «دوشنبه» و ... ایجاد شده، لازم است که تا به این مطلب در فولکلور آذربایجان توجه کنیم. روزهای هفته در فولکلور آذربایجان به این شکل نامگذاری شدهاند:
1- شمبه،
2- سود گونو (روز شیر)،
3- دوز گونو (روز نمک)،
4- بوش گون (روز خالی)،
5- چرشنبه (شنبهی مقابل «شنبه»، شنبهی فرعی، شنبهی ناقص)،
6- جومـا آخشامی (عصر جمعه)،
7- جوما گونو (روز جمعه)
همانگونه که ملاحظه میشود هفته به «دو» بخش «سه روزه» و «یک روز خالی در وسط» و یا اینکه به دو بخش «4 روزه» و «3 روزه» تقسیم شده که بخش اول با «شمبه» و بخش دوم با «چرشمبه» شروع میشود. نکتهی مهم و مسألهساز در اینجا دانستن و یا ندانستن معنای واژهی «چر» است.
چر واژهای است که چه به صورت «چر» و چه به صورت «چار» به شکل گستردهای از زبانهای تورکی گرفته تا مغولی و حتی انگلیسی پخش شده است. در این جا به چند مورد از معناهای «چر» دقت کنید:
- چر (نوعی بیماری حیوانات)
- چر (-چوب)
- چر (ناقص)
- چر (هنگام، زمان)
- چر (روبروی، مقابل)
که دیگر به واژههای ترکیبی مراجعه نمیکنیم.
رفتار عجیب زبان فارسی این است که هیچ ملاحظهی در و همسایه را نکرده و بدون تعارف «چرشمبه» را «چهارشنبه» فرض کرده و عجیبتر این که با عدد روزهای بین شنبه تا چرشمبه را نیز پر کرده است و در نتیجه این نامگذاری بیمسمای موجود روزهای هفته بوجود آمده است.
دوقولو، سهقولو، ... یکی از قولوها ...
ترکیب جعلی «دوقولو» از فعل «دوغماق» (زاییدن) در تورکی است که از ترکیب «ائکیز دوغولو» (جفت زاییده شده) بوجود آمده است و حالا اصطلاحات عجیب و غریب «سه قولو»، «یکی از قولوها» ایجاد شدهاند که نیازی به توضیح بیشتر نیست و خود گویاست.
سنگ صبور
این که چرا ترکیب و اصطلاح عجیب «سنگ صبور» پیدا شده نیاز به توضیح مختصری دارد. در اینجا مفهوم «داش» که در تورکی اسم است و معنی «سنگ» میدهد با پسوند «- داش» که به معنی «هم» است خلط شده. ابتدا اجازه بدهید مثالهایی در این مورد یعنی کلماتی با پسوند «- داش» ارائه شود»
- یولداش = یول (راه) + داش (هم) = همراه، رفیق
- قارداش = قارین (شکم) + داش (هم) = همشکم، از یک شکم زاده شده، برادر
- چاغداش = چاغ (زمان، عصر) + داش (هم) = همزمان، هم عصر، معاصر
- آداش = آد (نام) + داش (هم) = همنام
- سیرداش = سیر (راز، سر) + داش (هم) = همراز، محرم اسرار یکدیگر
- آرخاداش = آرخا (پشت) + داش (هم) = هم پشتیبان، کسانی که پشتیبان یکدیگرند
- صبیرداش = صبیر (صبر) + (داش) = همصبر، کسانی که صبر خود را سهیم میشوند
همانگونه که ملاحظه میکنید واژه «صبیر» که در تورکی همان «صبر» است به صورت «صبور» فرض شده و پسوند «- داش» نیز «سنگ» در نظر گرفته شده است و ترکیب بیمسمای «سنگ صبور» ایجاد شده است. اصلاً سنگ نیازی به صفت صبور بودن ندارد.
اما، در فولکولور آذربایجان و در قصهها، دخترکی با قضیهای روبرو میشود که از توان و تحمل روحی او خارج است. لذا، عروسکی برایش تهیه میکنند که او در خفا هر روز قصهاش را به او بازگو میکند. یعنی، این عروسک «صبیرداش» (هم صبر) او میشود و در نهایت دخترک سالم میماند و عروسک از فشار روحی میترکد و یا چاک برمیدارد (چاتلاییر). یعنی در فشار روحی دق میکند و میمیرد که احتمالاً واژه «چاتلاماق» (نوعی از مردن) در تورکی به این مفهوم برمیگردد.
آن گاه، دختر قصهاش را به سنگ میگوید یعنی سنگ «هم صبر» او میشود و در نهایت سنگ نیز چاک برمیدارد (چاتلاییر). امروز اصطلاح «داش چاتلاسا» (اگر سنگ چاک برداد) به مفهوم نهایت طاقت به کار میرود. به این اصطلاح دقت کنید: در جایی که ساعت نباشد و بخواهند زمان را تخمین بزنند برای بیان نهایت احتمال زمان میگویند: «داش چاتلاسا ساعات بئشدیر!» (اگر سنگ چاک بردارد ساعت 5 بیشتر نمیتواند باشد).
در ادامهی این بحث بد نیست نظری به ترجمهی شعر یونانیای که شاملو ترجمه کرده بود و با صدای خودش فروخته میشود، دقت کنید. در یکی از شعرها این گونه میگوید:
تودهی کوچک بیگلوله و شمشیر میجنگد
برای نان همه، برای نور و برای سرود
و در گلوله پنهان میسازد فریادهای شادی و غمش را
چرا که اگر زبان بگشاید صخرهها از هم بخواهد شکافت
این اصطلاح «صخرهها از هم بخواهد شکافت» همان چاک برداشتن سنگ است که با بزک ادبیاتیتر ارائه شده و نهایت طاقت را میرساند. یعنی، اگر آن تودهی کوچک زبان گشود بدانید که نهایت یک طاقت و توان ممکن فرا رسیده است. این ارتباط نهایت طاقت با سنگ خود به خود گویای مطلب هست که سنگ نیازی به صفت صبور بودگی ندارد و خودبخود صبور هست. این تعبیر روشنفکری نیست، بلکه یک ریشه مشترک فولکولوریک و اساطیری در میان اقوام است. بهتر نبود که شاملو به فولکولور در شکل اصیلتر آن بیشتر توجه میکرد؟
7سین
پیدایش ترکیب عجیب «هفتسین» نیز از آن مواردی است که هنوز محققین محترم فارس جوابی بر مفهوم و نحوهی پیدایش آن ندارند. ابتدا، اجازه بدهید تا نکتهای را در زبان تورکی و فولکولور آن توضیح بدهیم، آنگاه به نحوهی پیدایش آن بپردازیم.
در پارهای از زبانها مثل لاتین، روسی، تورکی و ... اسم و صفت صرف میشود که در زبانشناسی به این صرف اسم و صفت declension گفته میشود. در تورکی در وضعیت «رائی» accusative اگر اسم یا صفت به مصوت ختم شود پسوند «- سین» یا «- سینی» میگیرد. مثلاً: واژههای «آتا» یا «دهده» در جمله «پدرش را دیدم» (آتاسین ]دهدهسین[ گؤردوم.) همانگونه که گفته شد، چون این اسمها به مصوت «آ»، «ــَـ» ختم میشود در حالت «رائی» پسوند «- سین» میگیرد. از این رو واژههای «آتا»، «بابا»، «دهده»، «آنا»، «آبا»، «نهنه»، «باجی»، «اوجا»، «گوده»، «آرا»، و ... و نیز در مورد عددهای «ایکی = 2»، «آلتی = 6» «یئددی = 7»، «اون ایکی = 12»، «ییرمی (ایگیرمی) = 20»، «اللی = 50» و ... چون به مصوت ختم میشوند در وضعیت accusative پسوند «- سین»، و «- سینی» خواهند گرفت. مثل:
- ایکیسین (دو تایش را)
- آلتیسین (شش تایش را)
- یئددیسین (هفت تایش را)
- ...
- اللیسین (پنجاه تایش را)
در هنگام تحویل سال در فولکولور آذربایجان این گونه گفته میشده: "آیدین برکت زادلاردان یئددیسین قویون" (از چیزهایی که سمبل برکت و روشناییاند هفتتایش را بگذارید.) این هفت مورد تقریباً از این قرارند:
1- قرآن (سمبل اعتقادی)
2- سو (= آب؛ سمبل پاکی و حیات و روشنایی)
3- بوغدا و برخی غلا دیگر (= گندم؛ به صورت برشته که محصول روی زمین و سمبل غذا هستند)
4- میوه (مخصوصاً سیب و سنجد که تا آن موقع سال میمانند؛ سمبل برکت روی درخت و یا سردرختی)
5- یومورتا (= تخم مرغ؛ که سمبل برکت حیوانی است)
6- سیککه (= سکه؛ که سمبل برکت داد و ستد است)
7- گؤیهرتی (= سبزه؛ که سمبل رویش و تازه شدن و ادامه حیات است)
که در نتیجه سال کهنه به برکت سال جدید پیوند میخورد و ادامه مییافت.
ملاحظه میکنید که «7سین» اگر به تورکی خوانده شود میشود «یئددیسین» که به معنای «هفت تایش را» است. ولی تفکر غیرفولکولوریک محققان و منگشدگی در مقابل زبان فارسی باعث مدفون شدن این ردپای فولکولوریک شده است و به جای این سمبلهای برکت «سماق» و «سرکه» پیدا شده است که لابد به سماق و سرکهی سال جدید پیوند میخورد و ادامه مییابد!
شیرآب
این واژه را نیز که مرتبط با مفاهیم آوایی است در اینجا از این لحاظ میآوریم که در فولکولور و زبان تورکی آذربایجانی اصیلترین سیستم آوایی-مفهومی اصوات زبانی وجود دارد که در کتاب دیگری به این سیستم آوایی-مفهومی خواهیم پرداخت.
در تورکی آذربایجانی سیستم آوایی-مفهومی خاصی برای بیان ریزش آب وجود دارد که تغییر مصوت میانی باعث تغییر مفهوم واژه میگردد:
- شارر (شارّ): ریزش آب از ارتفاع بالا
- شورر (شورّ): ریزش آب یا ... به صورت تقریباً افقی (مثل ریزش خود از رگ، ریختن بیهدف آب نسبتاً کم فشار از شلنگ)
- شیرر (شیرّ): ریزش آب از ارتفاع کم
(البته در کتابی که به سسیتم آوایی-مفهومی در تورکی آذربایجانی اختصاص دارد بیشتر توضیح داده خواهد شد که) صدای /ش/ مفهوم «سر و صدا»، «ایجاد صدا و مرتبط شدگی» دارد. مصوت میانی «ارتفاع» را مشخص میکند و صدای /ر/ جریان و حرکت را میسازد و تکرار آن نشان دهنده استمرار است. در زبان فارسی و در اصطلاحات علمی از «شار» استفاده میشود ولی استفاده از فعل «شار شار کردن» (به شکلی که در فارسی فعلسازی شود) یا «شاریدن» دیده نمیشود. تنها در واژههایی مثل «آبشار» دیده میشود. ترکیب فعل وارهی «شُر شُر کردن» وجود دارد ولی ترکیب «شیر شیر کردن» وجود ندارد.
ملاحظه میکنید که واژهی «شیر» با مفهومی که ایجاد میکند برای شیر آب مورد استفاده قرار گرفته است. ضمناً فعلهای تورکی به صورت مصدر در این مورد عبارتند از:
- شاریلداماق
- شیریلداماق
- شورولداماق
یعنی، هر سه شکل فعل وجود دارد. واژههای «شیر دادن»، «شیریلتی»، «شیرراتان»، «شورولقان»، «شورولتو» و ... نیز از این مصدرها ساخته میشوند. «شیرآب» نیز از این مصدرهاست و توجیهاتی از قبیل «ساخته شدن شیرآب به صورت شیر درنده» و ... از روی ناچاری است که باعث میشود محققان راحتطلب دست به جعل و یا خیالپردازی بزنند.
چهارباغ، کویر، و گاوخونی
چرا واژه و ترکیب «چهارباغ» وجود دارد ولی «سه باغ»، «پنج باغ» و ... وجود ندارند؟ گفتنی است که این ترکیب نیز از مواردی است که فارسی بدون هیچ ملاحظه و تعارفی فوراً مهر «چهار» کذایی خود را بر آن زده است. قبلاً راجع به واژهی «چر» بحث شد که البته بسیار گسترده است و بحث ائتیمولوژیکی آن در حوصله این بحث نیست. در این مورد نیز وجود واژهی «چر» در ابتدای «باغ» باعث برداشت فارسی زبان از آن به عنوان «چهار» شده است.
این ترکیب یعنی «چهارباغ» به صورت «چرباغ» به وسیلهی صفویان از آذربایجان به اصفهان برده شده است. «چرباغ» که در ادبیات عاشقانهی تورکی مثل «اصلی و کرم» به کرات از آن یاد میشود دقیقاً به معنای «پارک» به مفهوم امروزی است.
به چند مورد دیگر از واژههایی که اسم مکان و جایی هستند دقت کنید:
- لوت (عریان): بیابان لوت
- کویر = کَوَ (خشک، بیحاصل، بدرد نخور) + یئر (زمین) : بیابان کویر
حالا به اسم بیمسمای «باتلاق گاوخونی» دقت کنید که هیچ ربطی به «گاو» و «خون» ندارد و کاملاً ساده به این صورت است: «قوخوننی = قوخونّی» Qoxunni (یعنی دارای بوی تند و زننده و اینگونه هم هست). توضیح اینکه در تورکی اگر اسم به صدای «ر» و یا «ن» ختم شود به جای پسوندهای «- لی»، و «- لو» صداهای یاد شده تکرار میشود. مثلاً:
- تهرانلی = تهراننی = تهرانّی
- اهرلی = اهرری = اهرّی
این نکته در مورد تورکهای مرکز (اراک، قوم، همدان، و ...) و به خصوص اطراف اصفهان شدیدتر است.
__._,_.___21 پل معروف و محبوب دنیا
(Tower Bridge (London, England
پل برج (لندن ، انگلستان)
این پل که توسط Horace Jones & Wolfe Barry طراحی و در سال 1894 تکمیل شد، یکی از مشهور ترین نمادها در لندن است. این پل 800 فوت طول و 28 فوت فضای زیرین دارد و وسط آن به 140 فوت افزایش می یابد که کشتی ها می توانند از پایین رودخانه Thames عبور کنند. در قدیم که کالاها بجای هوایی از راه زمینی حمل می شدند این پل در روز 50 بار بالا برده می شد، ساخت این پل با 432 کارگر ظرف 8 سال به اتمام رسید، در آن زمان 70000 تن بتن در دو پایه ی پل با فرو بردن 2 باسکول متعادل کننده در جای خود، که هر یک 1000 تن وزن داشتند ریخته شد و سپس برای پوشش 11000 تن فولاد در زیر، تمام پل ملبس به سنگ پرتلند و گرانیت کورنیش شد.
(Golden Gate Bridge (San Francisco, US
پل گلدن گیت (سانفرانسیسکو ، ایالات متحده امریکا)
این پل طولانی ترین پل جهان جمعا بطول 8.921 فوت که در سال 1937 تکمیل شد شاید مشهورترین پل زمان باشد. این پل که در سان فرانسیسکو واقع است، موفقیت عظیم در ساخت و ساز زمان خود بود. در ساخت این پل رکورد ایمنی، بگونه ای بود که تنها 11 کارگر در طول عملیات ساختمانی کشته شدند و 11 نفر دیگر به مدد شبکه ی نوین ایمنی که در زیر کار قرار داده شده بود نجات یافتند شکسته شد، عکس هاییکه توسط هزاران توریست همه ساله از پل گرفته می شود، شاخص رنگ قرمز بواقع پرتقالی بین المللی (International Orange) بوده و در اصل این رنگ برای افزایش قدرت دید در شرایط مه آلود بودن هوا که مشابهت با منطقه ی خلیج دارد انتخاب شده، این پل با 1.3 میلیون دلار زیر بودجه پیش بینی شده، بمبلغ 27 میلیون دلار ، 100000 خودرو روزانه بطور متوسط به نتیجه رسید و برای نگهداری به 38 نقاش بطور فول تایم نیز نیاز دارد. تعداد 26 نفر که از ارتفاع 220 فوتی با سرعت 75 مایل در ساعت و فاصله ی زمانی 4 ثانیه به پایین پرت شده اند جان سالم بدر برده اند.
(Sydney Harbour Bridge (Sydney, Australia
پل بندرگاه سیدنی (سیدنی ، استرالیا)
در حالیکه جشن هفتادو پنجمین سال تولدش در سال 2007 گرفته میشد، این پل همچنان در صدر پل های جهان از نظر وسیعترین مقاطع طولانی پل در جهان ( هر مقطع 3.770 فوت) باقی مانده است، این پل ملقب به چوب رختی است بلحاظ قوسی شکل بودنش، معمولا از پل و خانه ی اپرا که در مجاورتش واقع هست عکس برداری می شود، این زوج بعنوان یکی از بهترین تصاویر برای شهر و خود استرالیا عمل می کنند، اندازه ی بزرگترین مقطع 1.650 فوت که در بلندترین نقطه ی قوس 429 فوت بالای سطح دریاست، برای ساخت این پل می بایستی 800 خانه خراب می شدند و هزینه ی آن با 1400 کارگر ظرف مدت 8 سال حدود 12 میلیون دلار شد و عاقبت پل سیدنی در سال 1998 تکمیل شد.
(Ponte Vecchio (Florence, Italy
پنته وکیو (فلورانس ، ایتالیا)
شهر پنته وکیو یکی از مشهور ترین نقاط گردشگری ایتالیا است و عقیده بر آنست که از قدیمی ترین سازندگان پل قوسی با سنگ های یک تکه و چند تکه در جهان باشد، گرچه تکه های قدیمی تر ناتمام هم وجود دارد، این پل در اصل از چوب ساخته شده بود تا اینکه در سال 1333 توسط سیل منهدم شد و 12 سال بعد با استفاده از سنگ دوباره ساخته شد، شهرت آن بخاطر داشتن مغازه هایش است و از هر گروهی اعم از غرفه های تجار و قصابها تا دکه های فروشندگان لوازم هنری و یادگاری (سوغاتی) را در خود جای داده است.
(Gateshead Millenium Bridge (Gateshead, England
پل هزاره و آبنمای گیت شید (شمال شرق انگلستان)
جایزه 44 میلیون دلاری پل میلنیوم گیت شید، برای اولین بار و تنها پل "tilting" (کج ، شبدار ، در نوسان ) در جهان در نظر گرفته شده است، رم های هیدرولیکی در انتهای دو طرف پل این امکان را فراهم می آورد که برای عبور کشتی های کوچک پل قدری کج شود و این تکنولوژی نوین باعث گشت که طراحان آن برنده ی جایزه ی معتبر و آبرومند "Stirling Prize" برای آرشیتکت در سال 2002 گردند ، 19000 تن بتن در فندانسیون های به عمق 98 فوت (33 متر) و فولاد (میلگرد) کافی برای ساخت 64 راهروی 2 تیرکه، پل را به مقاومت در برابر برخورد یک کشتی 4000 تنی که با سرعت 4 نات در حرکت است قادر می سازد.
(Erasmusbrug (Rotterdam, Netherlands
پل اراسمبورگ یا سوان (رتردام ، هلند)
ملقب به Swan (قو) بلحاظ شکل اسکلت فلزی مهار پل، ساخت این پل که به منظور ارتباط بین شمال و جنوب شهر رتردام طراحی شده بود در سال 1996 خاتمه یافت، برای امکان عبور کشتی ها طاق جنوبی از ارتفاع قابل توجه 292 فوتی پل بلند باسکولی برخوردار است که در سال 2005 در فیلمی به نام Who Am I (من کی هستم) بنمایش در آمد که در آن هواپیماهای مسابقه ای از زیر آن پرواز کردند. ساخت این پل با بلندی 2.650 فوت و وزن 6.800 تن که در سال 1996 کامل شد، 110 میلیون دلار خرج برداشت به محض آنکه پل بروی ترافیک گشوده شد معلوم شد که پل بر اثر باد تاب می خورد که این مشکل با استفاده از ابزار های تعیین کننده ی فشار هوا (دمپر) مرتفع گردید.
(Westminster Bridge (London, England
پل وستمینستر (لندن ، انگلستان)
یکی از آثار ماندگار و زیبای شهر لندن، پل وستمینستر است که از رودخانه تیمز عبور می کند و در کنار آن کاخ وستمینستر، کلیسای وستمینستر، ساعت محبوب بیگبن و همچنین چرخ فلک چشم لندن قابل مشاهده است. این پل در سال 1769 افتتاح شد.
(Millau Bridge (Tarn Valley, France
پل میلو (دره ی ترن ، فرانسه)
این پل به ارتفاع 1.125 فوت (338 متری) روی دره ی ترن در جنوب فرانسه قرار دارد که بزرگترین پل کابلی جهان محسوب می شود. بطوریکه می گویند رانندگی بر روی این پل مثل آنست که در آن احساس می کنی در پروازی. ساخت این پل که قدری بلندتر از برج ایفل است سه سال به طول انجامید و در سال 2004 به روی عموم باز شد، در حالیکه این پل مناظر بسیار زیبایی را از دره ی زیر خود به تصویر می کشد، همینکه مه پایین می آید دیگر مسیر مناسبی برای آنانکه قلبشان ضعیف است نخواهد بود، بطور کل طول این پل 8.071 فوت ( 2.420 متر) با طاق تکی در 1.122 فوتی (336 متری) و حداکثر ارتفاع از زیر آن 886 فوت (266 متر) است، بطور خلاصه این پل بسیار احساس برانگیز هم بر روی کاغذ و هم در حیات واقعی می باشد، دکل پل با 7 اسکلت فلزی به وزن 36000 تن مسقف شده است. یکسری از هفت تیرک، هر یک به بلندی 292 فوت (88 متر) و به وزن 700 تن به اسکلتهای فلزی مربوط پیوسته اند.
(Fehmarn Belt Bridge (Baltic Sea, Germany and Denmark
پل تسمه ای فهمارن (دریای بالتیک ، آلمان و دانمارک)
هنگامیکه در سال 2018 پل فهمارن کامل شود امتدادی به طول 11.8 مایلی دست خواهد یافت و جزیره ی آلمانی فهمارن را به جزیره ی دانمارکی لولاند با هزینه ی تقریبی 2.2 بیلیون دلار متصل می سازد. نقشه های اولیه نشان می دهند که پل با 3 اسکلت فلزی کابلی، هر کدام به طول تقریبی 2.375 فوت (712) متر که بوسیله ی 4 ستون به بلندی 918 فوت حمایت شده و دارای 213 فوت (64 متر) بلندی زیر آن می باشد خواهد بود، پل پیشنهادی جنجال هایی را توسط کاسبها و طرفداران منابع طبیعی که از لطمه خوردن به حیات وحش محل واهمه دارند بوجود آورده است.
(The Kintaikyo Bridge (Iwakuni, Japan
پل کیتایکیو (آیواکانی، ژاپن)
احتمالا یکی از پل های بد شانس در دنیا پل باز سازی شده کیتایکیو در شهر ایواکانی است که در سال 1673 پس از انجام هر اقدامی در جهت عبور از رودخانه ی نیشیکی Nishiki، بر اثر سیلاب های فصلی فرو ریخت. شایان ذکر است که آرک های چوبی آن تا سال 1950 در جای خود محکم باقی ماندند تا اینکه عاقبت طوفان آنها را هم ویران ساخت، با وجود با این نیت که دوباره ضربه نخورد، سه سال بعد پل دوباره بازسازی شد و تا امروز قابل عبور می باشد.
(Oresund Bridge (Oresund Strait, Denmark and Sweden
پل ارساند (تنگه دانمارک و سوئد)
این پل بالغ بر 25000 فوت طول و 669 فوت ارتفاع دارد. پل کابلی ارساند برای اتصال دانمارک به سوئد در سال 2000 افتتاح شد، کل پل که 82000 تن وزن دارد دارای طولانی ترین مقاطع پل کابلی ( هر تکه 1.608 فوت) در جهان است و روزانه 60000 مسافر را با اتومبیل، اتوبوس و قطار از خود عبور می دهد. با رانندگی از دانمارک شما ابتدا از جزیره ی ساخته شده (مصنوعی) Peberholm عبور کرده و در تونل 13.287 فوتی زیر دریا ناپدید شده و سپس شما را از پل ارساند، قبل از آنکه سفرتان به سوئد کامل شود عبور می دهد، عبور از پل ارساند ارزان تمام نمی شود ( بیش از 53 دلار هر ماشین) گرچه برای مسافرینی که مکرر رفت و آمد می کنند تخفیف نزولی داده می شود که با توجه به هزینه ی 3.8 میلیارد دلاری آن تعجبی ندارد.
(T Sing Ma Bridge (Hong Kong, China
پل تسینگما (هنگ کنگ ، چین)
پل لنگری تسینگما در هنگ کنگ ششمین پل معلق در جهان است و بیش از هر پلی در کره ی زمین به ترافیک ریلی می پردازد هزینه ی ساخت این پل 900 میلیون لار است و در سال 1977 پس از 5 سال کار بی وقفه افتتاح شد. این پل دارای یک مقطع اصلی به طول 4.518 فوت و پس از آنکه دو جزیره ی T Sing Yi & Ma Wan را بهم وصل کرد نامگذاری شد جالب انکه 49000 تن فولاد ساختمانی در دکل پل مورد استفاده قرار گرفت، در حالیکه در هر یک از برج ها به بلندی 675 فوت 65000 تن بتن مصرف شد. این پل جاذبه ی گردشگری ایجاد کرده و بلحاظ مناظر زیبایش معروف است، بویژه در شب هنگامیکه چراغ ها روشن می شوند تماشایی است.
(Bosphorus Bridge (Istanbul, Turkey
پل بوسفورس (استانبول ، ترکیه)
این پل گرچه از بزرگترین و طولانی ترین پل های دنیا نیست لیکن این پل بخاطر جدا سازی اروپا و آسیا مشهور است، تکه ی اصلی این پل 3.523 فوتی و فضای آزاد 210 فوتی زیر آن در سال 1973 تکمیل گردید ، در سال 2005 وئوس ویلیامز، ستاره ی تنیس امریکا برای یک مسابقه ی 5 دقیقه ای تنیس با بازیکن ترکیه ای، اپیک سنقلو، روی پل بازی کرد. اولین بازی تنیس که تا آن موقع از اینطرف و آنطرف دو قاره انجام شد.
(San Diego - Coronado Bridge (San Diego, US
پل کرونادو سندیگو (سندیگو ، ایالات متحده امریکا)
ساخت این پل در سال 1969 با هزینه ی 47.6 میلیون دلار با مشخصه ی 90 درجه انحنا در طول 11.228 فوتی به پایان رسید. این پل در حداکثر ارتفاع 200 فوتی برای سهولت کشتیرانی در زیر خود بنا شد، در واقع ارتفاع پل آنقدر هست که یک کشتی خالی از بار بتواند از زیر آن عبور کند، این پل نام شوم سومین پل خودکشی در آمریکا که بیش از 200 خودکشی ثبت شده بین سالهای 1972 تا 2000 را بعد از پل گلدن گیت در سانفرانسیسکو و اورورا در سیاتل بهمراه دارد. هزینه ای برای استفاده از پل عاید نمی شد ولی از زمانیکه کیوسک های دریافت پول فعال شدند درآمد سالیانه تا 8 میلیون دلار بالا رفت.
(Akashi Kaikyō Bridge (Kobe Naruto, Japan
پل آکاشی کایکیو (کوبه ناروتو ، ژاپن)
این پل در ژاپن پدر تمام پل های معلق در جهان بوده و با بیش از 1200 فوت طولانی تر از پل رده ی دومی Great Belt Bridge در دانمارک می باشد، این پل در اصل جهت جایگزینی اسکله خطرناک کوبه ایوایا که با طوفان های بیشمار صدمه دیده بود در سال 1998 ساخته شد. پل از آکاشی استریت عبور می کند. هزینه ی ساخت آن حدود 4.5 میلیارد دلار شد، آمارها درباره ی این پل گیج کننده است بطوریکه ساخت این پل با 2000000 کارگر و ظرف مدت 10 سال انجام گرفته، در خلال این مدت آنها 1.4 میلیون متر مکعب بتن ریختند، 181000 عدد اسکلت فلزی را اسمبل کردند، 350000 تن بلوک های لنگری در دو طرف انتهایی پل ساختند و کابل های فولادی کافی به درازای 7 برابر دور دنیا را بهم وصل کردند.
(Hangzhou Bay Bridge (Zhejiang, China
پل خلیج هنگژو (ژجیانگ ، چین)
هنگامیکه در سال 2007 این پل افتتاح شد پل 22.4 مایلی خلیج هنگژو که استانهای شانگهای و نینگبو را بهم وصل کرد با هزینه ی 1.4 میلیارد دلاری دومین پل طولانی جهان بشمار میرود، این پل تا اواخر سال 2005 باز نشد و مرکز جنجال بزرگی بین محلی ها مبنی بر اینکه آیا نیازی به ساخت چنین پلی بوده و اینکه آیا می شد که این پل در رقابت با پل لوپو، پلی سبقت جو در شانگهای ساخته شود گردید. در این پل دو مقطع اصلی وجود دارد، یکی بطول 1470 فوت در تکه شمال و کوتاهتر بطول 1040 فوت در تکه ی جنوبی وقتیکه صحبت از طول می شود پل خلیج هنگژو دومین پل بعد از پل Pontchartrain Causeway در لوییزیانا است.
(Magdeburg Water Bridge (Magdeburg, Germany
پل مگدبرگ واتر (مگدبرگ ، آلمان)
یکی از برزگترین پل های طراحی شده در این لیست، پل مگدبرگ واتر، دقیقا همانست که اسمش است، پلی که بروی آب ساخته شد، این پل برای اتصال کانال Elbe Havel و کانال Mitteland ساخته شد که به حمل و نقل بار بین برلین و بنادر در امتداد رودخانه ی راین بدون احساس خستگی ناشی از 7.5 مایل انحراف مسیر و هزینه ی 733 میلیون دلار و 68000 متر مکعب بتن و 24000 تن اسکلت فولادی ساخت این پل طولانی 3010 فوتی به پایان رسید.
(Brooklyn Bridge (New York City, US
پل بروکلین (نیویورک ، ایالات متحده امریکا)
پل بروکلین از قدیمی ترین پل های معلق در شهر نیویورک امریکا است که بروکلین و منهتن را به هم متصل میکند. این پل با طول ۱۸۲۵ متر از قدیمیترین پل های مدرن دنیا به حساب میآید. پل بروکلین طی سالهای 1870 تا 1883 میلادی توسط یک مهندس آلمانی تبار به نام "جان آئوگوستس روئبلینگ" طراحی و ساخته شد. او در زمان ساخت پل بر اثر حادثه ای جان باخت و فرزندش، واشنگتن مسئولیت ادامه کار را بر عهده گرفت اما وجود مشکل گفتاری مانع آن شد که او بتواند کار را ادامه دهد. این وضعیت، "امیلی وارن روئبلینگ" همسر معمار اصلی را واداشت تا برای چندین سال مسئولیت انتقال دستورات واشنگتن را به کارگران بر عهده گیرد. پیچیدگی سازه پل که جزیره منهتن را با همسایه اش، محله بروکلین مرتبط می سازد، موجب گشت بیش از 20 نفر در طول 13 سال زمان ساخت آن، جان خود را از دست بدهند. هزینه ساخت پل بیش از 15 میلیون دلار بود.
(Nanpu Bridge (Shanghai, China
پل نانپو (شانگهای ، چین)
این پل از فولاد، کابل و بتون و تیرهای کامپوزیت ساخته شده است و در شانگهای چین قرار دارد. مجموع طول پل 8346 متر با دهانه 423 متر از مرکز، رتبه سوم در میان پل های کابلی جهان را داراست و با توجه به مارپیچی بودن روش ساخت، این پل در رده ی طولانی ترین پل های دنیا قرار دارد. ارتفاع برج 150 متر با دو خط از کابل های قوی به حالت تعلیق پل است.
(Richmond Bridge (London, England
پل ریچموند (لندن ، انگلستان)
ریچموند قدیمی ترین پل در رودخانه تیمز لندن است.
(Hong kong, Zhuhai, Macao Bridge (South East Asia
پل ارتباطی هنگ کنک ، ماکائو (جنوب شرق آسیا)
این پل هنوز در مرحله ی پیشنهاد است، اما چنانچه چراغ سبز بگیرد و قابل اجرا شود پل 18 مایلی دو طرفه 3 باندی عبور اتومبیل، فاصله ی زمانی عبور از جاده ی بین هنگ کنگ و ماکائو را از 4.5 ساعت فعلی به 40 دقیقه کاهش خواهد داد، ساخت این پل همچنین اتصال بین دو جزیره ی مصنوعی بوسیله ی یک تونل در زیر دریا جهت کمک به ایجاد گذرگاه امن کشتیرانی را شامل می شود.
بویله مستم بیلمرم کی می ندیر مینا ندیر گل ندیر بلبل ندیر سنبل ندیر صحرا ندیر اود دوتوب جانیم سراسر یاندی آمما بیلمدیم دیل ندیر دلبر ندیر باشیم ده بو سودا ندیر بیلمدیم عمرومده هرگزکفروایمان هانسی دیر احمد ومحمود کیم دیرعیسی وموسی ندیر طره هاتی قوی کناره رقصه گل دیوانه وار گل خرابات ایچره گوربوشورش وغوغا ندیر درد صافی گوزله مک وقتی دگیل ساقی آمان شیشه وئر پیمانه وئر ساغر ندیر صهبا ندیر دور گوزون قوربانیم مستانه گل رندانه وئر چوخ دئمه جمشید دن اسکندر و دارا ندیر یئتدی عمرون آخره سن بیر نباتی بیلمه دین کیمدی بو گوزدن باخان یا دیلده بو گویا ندیر
یغدی خیر و برکت سفره سین، احسانله گئتدی
امن-امانلیف دا یوکون باغلادی، ایمانله گئتدی
بیگ-خان اولمازسا دئیه ردیک اولاجاق کندیمیز آباد
او خراب کتده ، و لاکن ائله بیگ-خانله گئتدی
(سیلو)دایر اولالی، هر نه دگیرمان ییغیشیلدی
آمما خالص-تمیز اونلاردا،دگیرمانله گئتدی
مستبد سلطانی سالدوق، کی اولا خلقمیز آزاد
سونرا باخدیق کی آزادلیق دا او سلطانیله گئتدی
بیر (بلی قربان!) اولوب ایندی بیزه مین بلی قربان
آمما (خلعت وئرن) اول بیر بلی قربانله گئتدی
دوز مسلمانه دیئیردیک:قولاغی توکلودی بدبخت
ایندی باخ، گور کی او دوزلوک ده ، مسلمانله گئتدی
وئرمه(صابر)دئدی، او دولما-فسنجانی آخوندا
آغزیمیزدان دا داد، اول دولما- فسنجانله گئتدی
دئدی انسانیمز آزدیر، هامی انسان گرک اولسون
آمما انسانلیقمزدا، او آز انسانله گئتدی
بو قدر (دفتر)و (اسناد) له ، بیر حقه چاتان یوخ
حق وئرنلر (پیتیگی) میرزا قلمدانله گئتدی
بیزه بیر دین قالا بیلمیشدی میراث، بیرده بو ایران
دین گئدنده دئدی:" تک گئتمه رم! " ایرانله گئتدی
ایسته دیک قانلا یوواق ئولکه میزین لکه سین، آمما
ئولکه میز خالص ئوزی لکه اولوب قانله گئتدی
یورقانی اوغری قاپاندا، دئدی ملانصرالدین:
نیله سین چیلپاغیدی،اوغری دا یورقانله گئتدی
هاوا انسانی بوغور باش -باشا " گاز کربنیک " اولموش
یئل ده اسمیر، ائله بیر، یئل ده سلیمانله گئتدی
سو، کرج دن " کلور " ایله گلی پاسلی دمیرده
گوره سن " شاه سویی " تک چشمه نه عنوانله گئتدی
ترکی اولموش قدغن، دیوانیمیزدان دا خبر یوخ
"شهریارین" دیلی ده وای دئیه، دیوانله گئتدی.
«آیریلیق»
نازلی یار عشق اودونا بیرده آلیشدیم
یئنه جانان لا کوسوب قم له باریشدیم
بیرده او دورنا گؤزون گؤرمگینه جانلا چالیشدیم
یئنه ده قان لا قاریشدیم
یئنه کؤنلوم نه اولوبدور توتولوبسان
هانسی لیلا سایاغا مجنون اولوبسان ، وورولوبسان
ندی دردین نیه بس قانلا دولوبسان؟
یار تک ، سنده اورک ، آتما منی
بیر خومارگؤز مارالین قایغی سینا ساتما منی
سنده جانان کیمی آلداتما منی
قم ایله ، ماتم ایله قاتما منی
یئتر آغلاتما منی .
نه اولار سنده بیرآز مهر و محبت گؤره سن؟
دیل بیلن یارین اولا ، شوق ایله نازین چکه سن؟
یار سنین یارین اولا ، او قارا زولفون هؤره سن؟
بو قدر آغلاماییب بیر گوله سن؟
دونن آخشام یئنه گئتدیم گؤرم او نازلی یاری
وعده وئرمیشدی گله بیرده باری
نئجه اود ووردو منه او گؤروشون اینتیظاری
گلمه یین گئتمه یه قاتدی دلی کؤنلوم نیگاری
بیرده باخدی اوزومه ایسته دی گئتسین
دؤزمه دی سؤزلریمی کامیل ائشیتسین
نه اولوردو او منیم حالیمی بیلسین.
بیر قدم گوتدو چاغیردیم:
نه اولور گئتمییه سن
منی ترک ائتمیه سن
دؤندو باخدیم اوزونه
دوشدو یالوارماغا دیل، آغلاماغا گؤز
گئتمه بیر دؤز
سنه یالوارمیرام، آمما
بونو یالوارماق حئسابلا
اوخ اولوب باغریما باتما
منی آتما.
دؤندو تحقیر ایله باخدی
قم اوخون قلبیمه تاخدی
کؤنلومو اودلادی یاخدی
دئدی:آخیر نه دئییم باشقا یاریم وار
سنه من سؤز وئره بیلمم، اؤزومون سؤز وئرنیم وار
نه یامان وئردی جواب او سؤزومه
بیر زامان چیخدیم اؤزومدن ، یئنه گلدیم اؤزومه
اوندا بیلدیم کی گئدیبدیر او گوزل یاریم الیمدن
نئجه اینصاف ائلدی او آییران جانی تنیمدن
ایکی ال بیر باشیم اولدو
ائله بیل یوز یاشیم اولدو
بوغازیم توتدو قهر، باتدی سسیم
ائله بیل کی کسیلیردی نفسیم.
اودا باخماقلا منه گؤزلری دولدو
سارالیب هئیوا کیمی ، گول کیمی سولدو.
آغلادیق هر ایکیمیز یاش توکنینجه
بو صداقتلی سئوینجه
گؤزو آغلار سسی سیزلاردیله گلدی
سانکی بی دین ، دینه گلدی
دئدی ، سن هر نه دئمیشدینسه ایناندیم
سنی مجنون کیمی ساندیم
سنی یاندیرماغا یاندیم
چوخ اوتاندیم،
من سنین عشقینه لاییق دئییلم
بیه مندن سورا گؤز قاره سی یوخدور،
آیریلیق دیر یولوموز
چاره سی یوخدور.
بو سؤزایله گئدرک آتدی منی
قم ایله ، نیسگیل ایله قاتدی منی
آخ نئجه آغلاتدی منی.
بیرده اود توتدو یانان سیگاریلا جان
یاندی قلبیم اودونا ، توستوسونه عشق بوغولدو
وئردیگیم قول شرف سیندی اوغولدو
گلدی یورغون سره لندی
گؤزلریندن یاش الندی.
توتدو اوز تانریا ، قیشقیردی باغیردی:
هئچ کیمین سئوگیسینی باشقاسینا یار ائله مه
منی بوندان دا بؤیوک درده گرفتار ائله مه.
آغلاماقدان دا یورولدو
سیلدی گؤز یاشلارینی سوسدو بوغولدو
آچدی قم دفترینی قان ایله یازدی:
منی هئچ کیمسه اینانماز
سؤزومو دردیمی قانماز
دوشر عاشیق اودا البت
هئچ کیم آنجاق ، بئله یانماز.
بابک اسدی
داغداغان